هسته داخلی زمین ممکن است هسته داخلی خود را داشته باشد
با این حال، همه زلزله شناسان با مشاهدات فام و همکارانش مبنی بر وجود یک هسته داخلی مجزا موافق نیستند. دن فراست، زلزله شناس دانشگاه کارولینای جنوبی که در این مطالعه شرکت نداشت، گفت: «تغییر در رفتار موج احتمالاً دقیق و مطابق با تحقیقات قبلی است. اما او می گوید که نتایج را می توان به تغییر تدریجی در هسته نسبت داد تا تغییر ناگهانی و متمایز. فراست می گوید: “فکر نمی کنم نیازی به لایه بندی آن باشد.” با تجزیه و تحلیل چگونگی تغییر امواج در حین حرکت در اعماق زمین، محققان می توانند استنباط هایی در مورد خواص موادی که امواج از آن عبور می کنند، به دست آورند. برای انجام این کار در هسته داخلی نیاز به یک زلزله قوی در یک طرف سیاره است و ابزارهای لرزه نگاری باید بتوانند امواج را دقیقاً در طرف مقابل ثبت کنند. در غیر این صورت، سیگنال موج مستقیماً از مرکز هسته عبور نمی کرد. فام و همکارش Hrovje Kalcic از روش دیگری استفاده کردند. فام می گوید با توجه به افزایش روزافزون تعداد سنسورهای زلزله در سرتاسر جهان، تشخیص سیگنال های لرزه ای بسیار ضعیف ممکن شده است، فام و کالسیچ سیگنال های زمین لرزه هایی با بزرگی بیش از 6 ریشتر را جمع آوری کردند. این زلزله ها باعث ایجاد امواجی می شوند که به طور مکرر طنین انداز می شوند. در سراسر زمین امواج منعکس شده بسیار کوچک هستند زیرا با حرکت در زمین انرژی خود را از دست می دهند. هر چند در حین عبور از اعماق زمین چندین بار از هسته داخلی زمین عبور می کنند. محققان این سیگنال های ضعیف مکرر را جمع آوری کردند. فام میگوید: «ما میتوانیم سیگنالهایی را ثبت کنیم که در گذشته بسیار ضعیف بودند، اما اکنون میتوان آنها را تقویت کرد.» نتایج فام و کالچیچ تفاوت بیشتری را در نحوه تأثیر زاویه امواج بر سرعت آنها (پدیدهای به نام ناهمسانگردی) نشان میدهد. مرکز هسته، هسته، درونی را در مقایسه با منطقه بیرونی آشکار کرد. طرفداران یک هسته داخلی متمایزتر می گویند که یک رویداد شگرف در تاریخ زمین ممکن است نحوه انجماد و رشد هسته زمین را تغییر داده باشد. لایههای منفرد میتوانند به عنوان کپسولهای زمانی سیارهای عمل کنند، اما دیگر زمینشناسان استدلال میکنند که آلیاژ آهن نیکل که هسته داخلی زمین را تشکیل میدهد، حالت کریستالی سازمانیافتهتری در اعماق هسته به خود میگیرد و این تغییر بر نحوه حرکت امواج در درونیترین بخش تأثیر میگذارد. بر اساس فرضیه فوق، هسته درونی در طول تاریخ جامد می شود و دیگر تمایز هسته درونی وجود ندارد. قابل توجه است. تغییر در الگوی تبلور به تدریج رخ می دهد و مرز مشخصی بین داخلی ترین هسته و بقیه هسته داخلی ایجاد نمی کند. اگرچه فراست با تفسیر فام و کالچیچ از یافته های آنها مخالف است، او استفاده از پژواک های ضعیف زلزله را برای کشف زمین تحسین می کند. هسته. او میگوید: «کاری که آنها انجام دادهاند بسیار ارزشمند است، زیرا این روش آنچه را که برای مطالعه فضای داخلی زمین لازم است تغییر میدهد و زلزلههای بیشتری را برای مطالعه در دسترس قرار میدهد.