فرسودگی شغلی دقیقا چیست؟ – زومیت
آیا فرسودگی شغلی نوعی افسردگی است؟در نگاه اول این دو مفهوم متناقض به نظر می رسند. افسردگی معمولاً توسط خود فرد ایجاد می شود و فرسودگی شغلی حالتی است که توسط نیروهای اجتماعی و عمدتاً در محیط کار ایجاد می شود. اما برخی از محققان این سوال را مطرح می کنند که آیا فرسودگی شغلی به عنوان یک تشخیص مستقل وجود دارد یا خیر. تحقیقات نشان می دهد که این مفاهیم با یکدیگر تناقض ندارند. استرس محیطی مزمن می تواند باعث افسردگی شود و خلق و خوی خاصی می تواند فرد را مستعد فرسودگی شغلی کند. برای مثال، بیانچی و گروهش در سال 2018 در مجله Psychiatry Research گزارش کردند که نمره بالایی در ویژگی شخصیتی روان رنجورخویی (که با تحریک پذیری و اضطراب مشخص می شود) دریافت کردند. در مقایسه با برخی عوامل مرتبط با کار مانند حمایت ضعیف سرپرست و ناسازگاری با همکاران، شاخص بهتری برای احتمال فرسودگی شغلی است. بیانچی و تیمش در گزارشی در سال 2021 گزارش دادند که فرسودگی شغلی نیز بیشتر با افسردگی همراه است تا بدبینی یا بیاثری. ترکیب سه گانه پیشنهادی Maslach به نظر می رسد که چنین باشد. آیا فرسودگی شغلی باید به عنوان یک مشکل بالینی شناخته شود؟ همه فکر نمی کنند این ایده خوبی است. ماسلاخ می گوید: فرسودگی شغلی هرگز به عنوان یک تشخیص بالینی در نظر گرفته نشده است. بیانچی و تیمش اختلاف نظر دارند. این محققان یک پرسشنامه افسردگی شغلی را معرفی کردند که نه علامت اصلی مرتبط با افسردگی اساسی، از جمله اختلالات شناختی و افکار خودکشی را از طریق دریچه کار ارزیابی میکند. برای مثال، شرکتکنندگان بهجای رتبهبندی جملاتی مانند «احساس شکستخوردگی میکنم»، این عبارت را ارزیابی کردند: «تجربه کاری من باعث شد احساس شکستخوردگی کنم.» بیانچی میگوید اگر فرسودگی شغلی نوعی افسردگی است، ممکن است درمان شود و در تضاد باشد. از فرسودگی شغلی، درمان هایی برای افسردگی وجود دارد. اما کرسی اولا، روانشناس بهداشت حرفهای در موسسه فنلاند بهداشت حرفهای هلسینکی، میگوید: «درمان افراد، اگرچه اغلب اولین قدم ضروری است، اما هیچ کاری برای کاهش استرسهای مرتبط با کار که باعث این بحران شدهاند، انجام نمیدهد. مثلاً فردی چند هفته ای به مرخصی استعلاجی می رود، استراحت می کند و بهبود می یابد، اما به همان وضعیتی برمی گردد که تقاضاها خیلی زیاد است و حمایتی وجود ندارد. او دوباره خسته شده است. شکستن این چرخه سخت است.» فرسودگی شغلی در راهنمای تشخیصی و آماری فعلی انجمن روانپزشکی آمریکا گنجانده نشده است. هنگامی که این سندرم در سال 2019 در طبقه بندی بین المللی بیماری ها قرار گرفت، سازمان بهداشت جهانی ایده ماسلاخ را پذیرفت. این سازمان خاطرنشان کرد که فرسودگی شغلی یک پدیده شغلی است، نه یک وضعیت پزشکی. با وجود شواهد مختلف، آیا راهی برای کمک به افرادی که در محل کار مشکل دارند وجود دارد؟ اکثر محققان موافقند که مداخلات فرسودگی شغلی باید استرس مرتبط با کار را در همه سطوح، از فرد گرفته تا محل کار و سازمان های حاکم، هدف قرار دهد. مداخلات در سطح فردی شامل درمان، ورزش، ایجاد سرگرمیهای خارج از محیط کار و تغییر شغل برای رسیدن به اهداف بهتر است. برنامه های آموزشی که به بازیابی حافظه، توجه و سایر نقایص شناختی کمک می کند، نویدبخش کاهش مشکلات شناختی مرتبط با فرسودگی شغلی است. در سطح کاری، راه حل های ساده مانند جلسات ویدیویی کمتر و حواس پرتی کمتر در طول روز کاری می تواند استرس را کاهش دهد. ماسلاخ می گوید زمان آن فرا رسیده است که تغییرات کوچکی را که به مرور زمان بار کاری افراد را افزایش داده اند کنار بگذاریم. همه وظایف به وظایف افراد اضافه میشود و هرگز کار آنها را از بین نمیبرند. با این حال، فرسودگی شغلی ممکن است در کشورهایی مانند ایالات متحده، جایی که مرخصی استعلاجی به ندرت تضمین میشود و قوانین کمی از کارمندان در برابر کار بیش از حد و ناامنی شغلی محافظت میکند، لازم باشد. مانند قوانین سختگیرانه کار. اما حتی بدون قوانینی که کارفرمایان را مجبور به انجام این کار کند، دولتها و شرکتهایی که محل کار سالم را در اولویت قرار میدهند، در نهایت سود بیشتری خواهند برد. اولا می گوید: «وقتی مردم احساس خوبی داشته باشند، عملکرد خوبی داشته باشند و انرژی داشته باشند، کارمندان بهتری هستند.