اخبار روز

عکس/ مقتول و دوست دخترش در حال آواز خواندن بودند! / از کشتنش پشیمان نیستم


پایگاه تحلیلی آنلاین مثلث نیوز: به گزارش رکنا، مظنون 42 ساله معروف به «اسماعیل گبارت» که پس از حدود 2 ماه مخفی شدن در حالی که غل و زنجیر آهنی اش آسفالت خیابان را تراشیده بود، دستگیر شد، توسط کارآگاهان دستگیر شد. واحد جنایی جنایی خراسان صحنه قتل وی که با سر خون آلود در دست قانون در بیمارستان طالقانی مشهد بود، برای بازسازی صحنه جنایت چاقوی چوبی برداشت و پس از توضیح اتهام توسط قاضی «محمود عارفی راد» (قاضی ویژه) برای قتل عمد) خود را به طور کامل معرفی کرد و گفت: حدود یک سال از زندان آزاد شدم و جایی برای زندگی نداشتم. چند روز قبل از قتل، خود را در میان معتادان در محوطه سرسبز بزرگراه پیامبر اکرم (ص) دیدم. تعدادی از معتادان دور هم می نشستند و مواد مخدر صنعتی مصرف می کردند. من هم در همان منطقه نشسته بودم اما در یک لحظه مرد جوانی به نام «محمد جواد» که از جای دیگری در پاتوق معتادان شمشاد نشین آمده بود گوشی مرا گرفت و به سراغ دوستانش رفت. هر چقدر اصرار کردم که گوشیم را پس بدهد، فایده ای نداشت. نه تنها مسخره ام کردند، بلکه مرا دیوانه خطاب کردند! وقتی دیدم نمی توانم با آنها تماس بگیرم و قرار است مرا کتک بزنند، مجبور شدم سرم را پایین بیاندازم و بروم، اما هر روز می آمدم و فقط شب بیستم توانستم گوشیم را پس بگیرم. روز ششم آبان ماه این مرد 30 ساله را با دختر جوانی دیدم که کنار هم نشسته بودند و از مصرف مواد مخدر لذت می بردند. وقتی به اطراف نگاه کردم و متوجه شدم دوستانش رفته اند، به آرامی چاقو را از کمرم بیرون آوردم و از پشت به او نزدیک شدم. بعد از لحظه ای تیغه چاقو را روی شانه اش آوردم و او را روی زمین انداختم. این دختر هنوز مواد مخدر مصرف می کرد که بازوی من را گرفت و کتکم زد. در این شرایط «محمد جواد» که قدرت بیشتری داشت مرا به پشت روی زمین انداخت و روی شکمم نشست. همان موقع تیغه چاقو را به قسمت های دیگر بدنش چسباندم، خون فوران کرد و روی زمین غلتید. در این شرایط بود که به پلیس فریاد زد با ۱۱۰ تماس بگیرید! صحنه قتل من که 15 سال از عمرم را پشت میله های زندان گذراندم و بعد از آزادی از طرف خانواده ام طرد شدم با شنیدن این جمله بسیار ترسیدم و در حالی که او خروپف می کرد فرار کردم اما قصد کشتن او را داشتم. او رفته بود! بعد از این ماجرا چاقو را به صحرا انداختم و برای اینکه شناخته نشم به بندرعباس رفتم. حدود 2 ماه بعد و اوایل بهمن وقتی فکر کردم که آب از آسیاب افتاده و کسی مرا تعقیب نمی کند به چناران برگشتم و به خانه خواهرم رفتم اما خواهرزاده ام با دیدن من گرفتار شد. عصبانی فریاد زد که تو قاتل هستی! و بعد با من درگیر شد تا من را بیرون کند. در این درگیری مرا به شدت کتک زد و سرم را با چاقو از هم جدا کرد. فردای آن روز با اصرار خواهرم برای مداوای زخم هایم به بیمارستان طالقانی رفتم اما ناگهان کارآگاهان پلیس آگاهی سر رسیدند و من را دستگیر کردند. متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که پرسید: الان پشیمان هستید؟ او گفت نه! من پشیمان نیستم! آنها زورگیر بودند و با اینکه گوشی من را گرفتند باز هم با من تماس گرفتند! اما با این حال، من قصد کشتن او را نداشتم! در جریان بازسازی صحنه قتل که با حضور سرهنگ نجفی (رئیس قتل) نیز برگزار شد، ابتدا سرهنگ مرادی (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهم را در اختیار پلیس آگاهی قرار دادند و سپس قاضی محمود. عارفی راد با صدور قرار انتقال متهم را روانه زندان کرد تا سایر مراحل این پرونده تکمیل شود. با اعلام شهروندان به پلیس 110 مبنی بر وجود جسد در فضای سبز ابتدای بلوار شهید در منطقه قاسم آباد مشهد، بلافاصله قاضی شعبه 211 بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب (شعبه ویژه پرونده های جنایی) به شاهراه پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) رفت و تحقیق کرد. هزینه آن را پرداخت کرد. دقایقی بعد با دستور مقام قضایی دختری 22 ساله که همچنان در کنار جسد در حال نوشیدن مواد مخدر بود بازداشت و پس از سوالات فنی راز این جنایت را فاش کرد. وی گفت: مردی معروف به «اسماعیل غربت» با «محمد جواد» درگیر شد و او را با ضربات چاقو کشت. این دختر کارتن خواب که هویت خود را نیز مخفی می کرد، ادامه داد: به دلیل اینکه مست بودم فقط در همان محل از شیشه و کریستال استفاده کردم و به درگیری آنها توجه نکردم! در پی اظهارات این دختر جوان، کارآگاهان به ردیابی متهم فراری پرداختند و مشخصات وی را در اختیار کلیه نهادهای انتظامی قرار دادند. حدود 2 ماه بعد سرنخ هایی مبنی بر حضور وی در چناران دریافت شد اما قبل از عزیمت کارآگاهان به چناران، نیروی انتظامی مستقر در بیمارستان مظنون فراری را شناسایی و به این ترتیب این مرد 42 ساله در حالی که ادعا می کرد معتاد است دستگیر شد. منصرف شد و فقط از متادون (مواد مخدر) استفاده کرد. او پس از گزارش به پلیس، آشکارا به ارتکاب قتل اعتراف کرد.

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *